چهرهی خنک و خاموش رود
از من
بوسهیی خواست.
شعر کوتاه يادداشت خودکشی از …
ادامهی مطلبكداميك از ما احمد بيگ است؟ كدام يك از ما احمد افندي؟ يا احمد…
ادامهی مطلببيا اي جان جانان بيا به كنارم جوراب ابريشمين برايت مي خرم سوار تاكسي…
ادامهی مطلباز پشت كشتي رفته از بندر هاج و واج مانده ام جرات اينكه خودم…
ادامهی مطلبمادر!
هیچ زنی مرا از تو ندزدید
ترانهها
مرا از همهی زنان ربودند
مرا …
بیرون رفتم تا تنم را معطر کنم
با کسی که مرا انتظار میکشید. خوب …
نمیدانستم که یک روز
تو را با این شهر قیاس میکنم
یا اینکه تنها …
برای انتشار ترجمه خود نام کاربری و گذرواژه خود را وارد کنید. پس…
ادامهی مطلب
اجاق جنگل كاغذی
جنگل گرسنه
زود خاموشی میگزیند.
اجاق دل، بی اعتنا …
ريزبار
علفها را حتا
در هميان ِ توفان خم نكرد
و از غبار
جز …
تمام دیروز از سر صبح،
چشم به راه تو بودم
حدس میزدند که میآیی.…
کسی سکوت را نمیشناسد.
سکوت یعنی کلمه و موسیقی.
پیوند بین هرآنچه زنده است…
زندگی میکنیم، بیآنکه زمین را زیرپایمان احساس کنیم
ده قدم برمیداریم و کلماتمان محو …
زیر قلم تو صفحه سپیدم
کلمات را در خود میکشم. صفحه سپید نانوشتهام من…