کفشها
کفشها، چهرهی مرموز زندگانی درونم
دو دهان باز بی دندان
دو پوست کم و …
فمينا برقص!
چگونه به استقبال این نفرین میروی فمینا؟
تا پیوستگی ذرات پراكندهی این زندگی با… ادامهی مطلبنگاه تو و طنين زنگها
چه بهاری بود با توخندیدن
و چنگ زدن به زنگهای نگاه تو
شهوانی و …
نسیم
زن از سنگريزه نيز كوچكتر است
دريا از اندوه زن كوچكتر
آن نسيم كهن …
طعم زندگی من
میگویند ابرها رازهای ناب کودکاناند
و لی لی و قایم باشک
ملکه و حیاط …
صدایی در هواپیمایی بر فراز اروپا
لئوناردو
دیگر تنها نیستم.
اگر بتوانی چیزی از من بگویی
که حقیقت داشته باشد…
عکسها
عکسها لبخندهای ابدیاند.
آدم برفیهایی که هرگز آب نمیشوند
جشنهای تولد، پوشیده در رنگ …
ترانهی همهی مردان جوان غمگین
همهی مردان جوان غمگین
در کافهها نشستهاند
نور چراغهای نئون را کشف میکنند
همهی …
خیابان نوفل لوشاتو
یهودا آمیچای دربارهی شعر با طرح خاطرهای چنین گفت:«در گرنوویل بودم، خبر آمد که …
ماوت هاوزن | آندونيس
آن جا، بر پلهكان عريض
بر پلهكان اشكها
در كوره راه گود افتادهى مرگ…
اولین شعر برای تو
دوست دارم دست بکشم بر خالکوبیهای تنت
در تاریکی محض، وقتی نمیتوانم ببینمشان. خوب …
بامدادان بر پشت اسب
سکوت به کندهی درختان حمله میبرد،
و در راه بازگشت
فاصله میشود، سنگ میشود…
هرکس..
غروبی
گوشهی اتوبوس ایستادهبودم،
منتظر ایستگاه شمارهی دو.
مرد ایستاده هم منتظر بود.
نگاهش …
نـايـب سـرهـنـگِ گـاردِ ســيـويــل
بـا ز ىِ نـا يـب سـرهـنـگِ گـاردِ ســيـويــل نايبسرهنگ:ــ من نايبسرهنگ گاردِ سيويلم. وكيلباشى:ــ…
ادامهی مطلب