فمينا برقص!

فمينا برقص!


 چگونه به استقبال این نفرین می‌روی فمینا؟

تا پیوستگی ذرات پراكنده‌ی این زندگی
با كدام ترانه‌ی جادویی خواهی رقصید
بر درگاه بامداد این روز نو؟
نفرین هزار ساله است این فمینا
نه روز دیگری در پیش است نه دنیای دیگری
زود باش برقص
 با قدحی از شوكران
با خلخالی از آهن بر مچ پا 
با غنچه‌های پر صدف هجاهای ترس‌خورده
میخ پوسیده‌ی تمام كتاب‌های مقدس را بیرون بكش
بر روی پاشنه‌های بلندت برقص
منشور طلایی زمین را حركتی بده
در آشیانه‌ی حیوانات كرك دار
چون مار ظریف ستاره‌های سرد
بر صورت مادر خدایان چنبره بزن
 
 
نه روز دیگری در پیش است نه دنیای دیگری
با ناقوس‌های پرغرور تعظیم
آهنگ فریب هزار ساله را بنواز فمینا  
ضرباهنگ كهنه‌ی درون
صدای گوشت مثله شده
سكوت نامنتظره‌ی كشش‌های درونی
كنار تو خواهند رقصید.
 
 
منتظر اشاره‌ی زمان سایه‌های سمبل‌ها مباش
چون سایه درون روشنایی بیا
چون جرعه‌های شربت‌های عسل
شراب ناب تضاد درونی
 
چون سرزمین سوخته در بخار تابستان بیا
بر ساحل برخورد عقل با جنون
بر بستر خدا
با پوششی از تورهای سیاه از درون مه بیا  
در میان گل‌های مشكی
بر كف‌های عصبانی قابلمه‌های توری بیا
زود باش برقص
دیری است كه مراسم شروع شده
با دست‌های جادویی‌ات ناقوسهای عشق را بنواز
ای فمینا، ای عروس دیوانه‌ی مدارا 
 
 
برقص، در روز نخ‌های سیاه سنگ‌های براق
برقص، در فریادهای نفرین پرندگان باتلاق
برقص، در ستیزهای روزانه‌ی سربازی مستاصل
برقص، با آهنگ پرتپش زندگی‌های گمشده
 
 
نه روز دیگری در پیش است نه دنیای دیگری
بر سپیده دم روزی نو
فمینا
برقص 
 
  
* فمینا: الهه زنانگی

درباره‌ی صابر مقدمی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.