آه درخت آلوچه
چند بار
در غیابت شکفتهای؟…
گورستان متروک
گورستان متروک،
گذشتهی ما را دیگر میکند
با شکوفهها
روز از پس روز.…
حالا کاری جز شنیدن نمیکنم
حالا کاری جز شنیدن نمیکنم،
تا آنچه میشنوم را
به درون این آواز گرد …
نامه کجاست؟
مغاک
چه کسی آنها را برمیگرداند؟
چه کسی آنها را برمیگرداند؟
آن کودکان مقتول را؟
کدام تحلیل؟
کدام کارخانهی اسلحهسازی؟…
شعر
یک سنگ قبر
برای گمکردنِ آهنگ
برای گمکردنِ آهنگ
برای نسخ جهان به پوستی سرخ
صدایتان میزنم، ای کودکان
با …
دریاچهی راکد را رها کنید
دریاچهی راکد را رها کنید
و در آستانهی بار
میزی را که میگریزد را …
نوجوانی
نوجوانی در روزهایی گذشت بسان ابرها
چیزی دلپذیر،
و مرئی
به واسطهی تاریکی و …
تنهایی
گوزیدن
هیچ لطفی ندارد
وقتی تنهایی…
اگر در را باز کنم
اگر در را باز کنم
زنی آنجاست
این نکته تایید میکند
که واقعیت، وجود …
بی هیچ ژرفایی
بی هیچ ژرفایی
تا مسکنی برآورد ستارگان را
در شبی نو،
شعر با این …
هراس
آنچه به خاطر هراس بر زبان نمیآید
نه معماست،
نه فردایی
که بتواند دیگر …
مردمانی را میشناسم
ثروتمندی با من گفت
که فقرا احساسات ندارند.
تغزلی بود،
یک «من» ژرف،
یک …