حالا کاری جز شنیدن نمی‌کنم

حالا کاری جز شنیدن نمی‌کنم


حالا کاری جز شنیدن نمی‌کنم،
تا آن‌چه می‌شنوم را
به درون این آواز گرد آورم و
بگذارم اصوات بدان یاری برسانند.

جلوه‌گری پرندگان را می‌شنوم
تقلای رشد گندم را،
وراجی شعله‌ها و
ترق‌ترق هیزمی‌ که غذایم را می‌پزد،
می‌شنوم صدایی را که دوست می‌دارم
صدای آوای انسانی
می‌شنوم تمام صداهایی را که با هم می‌دوند، در هم می‌تنند
در هم می‌گدازند یا در پی هم می‌روند
اصوات شهر و اصوات بیرون شهر
اصوات روز و شب
کودکان پرحرف و آن‌ها که دوستشان می‌دارند
قاه‌قاه کارگران هنگام غذا
طنین خشمگین دوستی‌های گسیخته
لحن بی‌جان بیمار
قاضی با دستانی که میز را سفت چسبیده
و با لبان پریده‌رنگ حکم اعدام را صادر می‌کند
آوای هی و هوی باراندازان که بار کشتی‌ها را بر اسکله خالی می‌کنند
بند ترجیع لنگرکشان
زنگِ زنگ‌های خطر
فریاد آتش
سوت موتورهای سریع‌السیر و گاری‌های حامل شلنگ با زنگ اخطار و چراغ‌های رنگی
سوت قطار بخار، نزدیک آمدن قطار مسافربری‌ بر چرخ‌های محکم‌اش،
مارش آرامی که نواخته می‌شود پیشاپیش جمعیتی که دو به دو مارش می‌روند
(می‌روند تا از چند جسد نگاهبانی کنند، بالای پرچم‌ها با پارچه‌‌های سیاه پوشیده‌است.)

صدای ویلن‌سل را می‌شنوم، (شِکوِه‌ی دل مرد جوانی‌ست)
صدای شیپور به‌کوک را می‌شنوم، تند به میان گوش‌هایم می‌سرد،
دردهای دیوانه‌ی شیرین را در دل و سینه‌ام می‌لرزاند

گروه هم‌سرایان را می‌شنوم، اپرای بزرگی‌ست،
آه این موسیقی واقعی‌ست
باب طبع من است.

خواننده‌‌ی تنور
مرا می‌آکند، بسیط و تازه‌ چونان که آفرینش،
انحنای مدور دهانش می‌بارد و مالامال‌ام می‌کند.

صدای سوپرانوی ماهر را می‌شنوم (چه آوازی سرداده‌است‌؟)
ارکستر مرا در مداری می‌گرداند وسیع‌تر از اورانوس،
چنان تب و تابی از من در می‌کشد که از وجودشان در خود بی‌خبر بودم
مرا شراع برمی‌کشد، پاهای برهنه‌ام را به آب تر می‌کنم،
موج‌های تنبل بر آن‌ها لیسه می‌کشند
تگرگ خشمگین و تلخی مرا می‌بُرد
نفس از دست می‌دهم
غوطه‌ور در مرفین آغشته به عسل
ریسمان مرگ گلویم را می‌فشارد،

سرانجام رها می‌شوم
تا معمای معماها را دریابم
و آن‌چه ما «بودن»‌اش می‌نامیم.

درباره‌ی محسن عمادی

محسن عمادی (متولد ۱۳۵۵ در امره، ساری) شاعر، مترجم و فیلم‌ساز ایرانی است. عمادی در دانشگاه صنعتی شریف، رشته‌ی مهندسی رایانه را به پایان رساند. فوق لیسانس‌اش را در رشته‌ی هنرها و فرهنگ دیجیتال در فنلاند دریافت کرد و تحصیلات تکمیلی دکترایش را در دانشگاه مستقل ملی مکزیک در رشته‌ی ادبیات تطبیقی پی گرفت. او مدیر و صاحب امتیاز سایت رسمی احمد شاملوست. اولین کتابِ شعرش در اسپانیا منتشر شد و آثارش به بیش از دوازده زبان ترجمه و منتشر شده‌اند. عمادی برنده‌ی نشانِ افتخار صندوق جهانی شعر، جایزه‌ی آنتونیو ماچادو و جایزه‌ی جهانی شعر وحشت در اسپانیا بوده‌است و در فستیوال‌های شعرِِ کشورهایی چون فرانسه، اسپانیا، مکزیک، آمریکا، هلند، آلمان، پرتغال، برزیل، فنلاند و ... شعرخوانی کرده‌است. در حال حاضر ساکن مکزیک است. وی اداره تارنمای رسمی احمد شاملو و نشر رسمی الکترونیکی آثار شاملو از جمله «کتاب کوچه» را بر عهده دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.