آنچه به خاطر هراس بر زبان نمیآید
نه معماست،
نه فردایی
که بتواند دیگر شود:
بار است
باری ساده
وزنی خالص که دیگری
بر شانههای تو میگذارد
تا بجوی
بجوی این علف سنگین را
مادام که میلت میکشد:
نگاه کن،
که نه معماست
نه پرندهی فردا
این هراس.
هراس
اثری از : ادواردو میلان محسن عمادی