بیرون از اینجا
آزادی نیست
اما
میگرید آزادی هرگاه
صدای قهقهه کلیدها را
در …
بودا در مهتاب | جک کرواک
شب | جک کرواک
پرنده | جک کرواک
مست | جک کرواک
در آمبریا | جک گیلبرت
زنی را دوست داشتن | اد هورنیک
زنی را دوستداشتن از مرگ گريختن
از هستی خاكی بيرونرفتن
در روح همديگر چون …
درها | کارل سندبرگ
کودکیِ خوب ا گوتفرید بن
برای سالگرد مرگم | دبلیو. اس. مروین
گلسرخها | جک اسپایسر
گلسرخهایی که گلهای سرخ میپوشند
چه لذتی از آینهها میبرند
گلهای سرخی که گلسرخها …
زادهی رویا | لی یانگ لی
اورکت | میلان جورجویچ
اورکت افتاده بر کف اتاق
بی هیچ قطره خونی بر آن
اورکت افتاده، خسته.…
شادی کوچک | میلان جورجویچ
آری، تو نیز میآیی سرانجام
شادیِ کوچکِ عادیِ روزانه
برشی از نان چاودار خواهی …
شبهای سفید | پل آستر
کسی اینجا نیست
و بدن میگوید: هر آنچه گفته شده
ناگفتنیست. اما هیچکس
به …
گفتی… | ای. ای. کامینگز
گفتی
میان مردهها و زندهها
چیزی
از تن من زیباتر هست
که میان دستهایت …