کودکیِ خوب ا گوتفرید بن

کودکیِ خوب ا گوتفرید بن


کودکیِ خوب ا گوتفرید بن

دهان دختری که مدت ها روی نی ها لم داده بود

تکان،تکان می خورد

وقتی از نیم تنه به زور گشودیم اش

مِری اش پُر از سوراخ بود

سرانجام در گوشه زیرین دیافراگم اش

لانه ی بچه موش ها را یافتیم

یک موش ماده ی کوچک آنجا مُرده بود

مابقی

از جگر و کلیه ی دخترک می خوردند

خونِ سرد می نوشیدند و از کودکی خوب شان لذت می بردند

مرگ شان هم به همان خوبی و سریع بود:

همه ی بافت را انداختیم توی آب

وای، چطور آن دهان های کوچک تکان تکان می خوردند…

درباره‌ی باهار افسری

باهار افسری، شاعر، مترجم و‌ مدرس . متولد ۱۳۶۳ در شیراز . دانش‌آموخته‌ی رشته مترجمی و مطالعات ترجمه در مقاطع لیسانس و فوق‌لیسانس. موضوع پایان‌نامه ارشد وی «بررسی performabilty و Readability شش ترجمه فارسی نمایشنامه‌ی در انتظار گودو از منظر تئوری اسکوپوس» بوده است . او عضو انجمن صنفی مترجمان ایران است و دبیر بخش شعر جهان نشریه ادبی مایا بوده است و با نشریاتی همچون نیویورکر فارسی، نوشتا، شبکه‌ آفتاب، تاک، همکاری داشته و از وی آثاری در چند آنتالوژی از جمله «این روشنای نزدیک » به چاپ رسیده است. ترجمه یک مجموعه داستان به نام "هر چیزی ممکن است" نوشته ی الیزابت استراوت از وی توسط نشر نفیر منتشر شده است.

2 یادداشت

  1. اینم شد شعر؟

  2. سلام. من تو وب سایت شخصیم شعر های مورد علاقه ام را گه گاهی منتشر می کنم. اگر شما نیز تبادل لینک می کنید خوشحال می شوم سایت مرا هم در لینک دوستان اضافه کنید
    http://echolalia.ir/
    http://www.echolalia.ir
    و نیز حتما به من خبر دهید تا من نیز شما را در لیست دوستانم اضافه کنم. ممنون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.