تنها دندان روسپی پیری
که گمنام مرده بود
روکشی طلایی داشت.
مابقی
طبق قراری ناگفته ریخته بود.
مرده شوی جوان آن را کند
بر دندان نهاد و به مجلس رقص رفت.
چرا که
ـ او میگفت –
تنها خاک،
جواز خاک شدن دارد!
چرخه | گوتفرید بن
اثری از : علی اصغر فرداد گوتفرید بن