پدر، دوباره چهرهات را میبینم،
سالها پس از مرگت – انگار سایهایی
در این …
این یک پیانوی قدیمیاست،
از آن مادربزرگی، مرده
در قرنی دیگر.
که مینوازد و …
به روایتی بیست و نه بهمن روز جشن سپندارمذ است، روز عشق، روز پاکی،…
ادامهی مطلب پير بونارد تيوپ رنگ در جيب،
قلم مويی از موی سمور در دست،
قدم …
شاعر دیگری باید بیاید و بگوید
چقدر دوستت دارم
که من سرم به…
به من گرسنگی بدهید شما ای خدایان که نشستهاید وُ به امورات جهان سامان…
ادامهی مطلبشش ساله بودم
که عاشق زنی شدم
که بیست و سه
سال از من …
اگه کاغذ این شعر انقدر مچاله و چروکه
اگه کاغذ این شعر اینطور چرک…
در نهایت تنها کسی که میخواهم دل به دلش بدهم تویی تو تغییر…
ادامهی مطلبچطور، در شب تابستان نتهای اسرارآمیز از گلوی چند پرنده به پرواز در میآیند…
ادامهی مطلبخواب و بیدار تنم به سوی تن تو کشیده میشود خواستن تو پارویی بلند…
ادامهی مطلبازشون خواستم یه شعر رو جلوی نور نگه دارن مث یه اسلاید رنگی…
ادامهی مطلب