برگردان این شعر پیش کشی است به برادرم کامیار (محسنین)
گذران سال …
ادامهی مطلبمی آیند ناهمانند و یک سان با هر کدام شان چیزی ناهمانند و یک…
ادامهی مطلباز این پس،
گونهای اشتیاق با نشانی شگفت را
شعر خواهی نامید،
رد و …
– چه زيباست محبوب من
در جامهى همه روزى ِ خويش
با شانهى كوچكى …
انسان چیست؟
از خود میپرسد پاسکال:
قدرتی به توان صفر،
هیچ
اگر با همه …
صعود میکنی
سوسوزنان به برق لبها و گودیهای زیرچشم!
من از راه رگهایت بالا …
مراقب باش که چشم بر چه مینهی ای صیاد!
آنچه حالا نمیبینی
دیگر نخواهد …
امروز عصر باران میبارد
هرگز چنین باران نبارید
و مرا میل زندگی نیست
ای …
امروز بر ایوان سنگی خانه ایستادهام
آنجا که بینهایت
تو را کم میآوریم!
یادم …
از تنت، اعضای تناسلیات را دوست میدارم.
از اعضای تناسلیات، دهانت را دوست میدارم.…
سواحل و دشتهای بایر،
خورشید طلایی خفته
تپهها و چمنزارها،
آرام و تنها و …
هجاها.
الکل ماه دسامبر سرد است، گرفته است.
سیگار تلخ است. یک سیگارِ بیمارستانیاست.…