امروز عصر باران می‌بارد

امروز عصر باران می‌بارد


امروز عصر باران می‌بارد
هرگز چنین باران نبارید
و مرا میل زندگی نیست
ای دل.

عصر مطبوعی‌ست. چرا نباشد؟
لباس شرم و حزن به تن کرده
عین یک زن لباس پوشیده.

امروز عصر در لیما
باران می‌بارد
و من غارهای بی‌رحم ناسپاسی‌ام را
به خاطر می‌آورم.
تکه‌های یخین‌ام را بر گل خشخاش‌اش
سخت‌تر از «این‌طور نباش»اش.

گل‌های سیاه پرخشونتم را،
سنگسار ستمگر و وحشی را،
فواصل یخبندان را.
و سکوت وقارش
با نفتی مشتعل
نقطه‌ی پایان را نشان خواهد کرد.

برای همین
امروز عصر باران می‌بارد
هرگز بارانی چنین نبارید
و با این جغد می‌گردم من
با این دل.

و می‌گذرند دیگران
و مرا می‌یابند: چنین محزون،
اندکی از تو را می‌چشند
در شیارهای سخت فلاکت ژرف من.

امروز عصر باران می‌بارد
هرگز بارانی چنین نبارید
و مرا میل زندگی نیست
ای دل!

درباره‌ی محسن عمادی

محسن عمادی (متولد ۱۳۵۵ در امره، ساری) شاعر، مترجم و فیلم‌ساز ایرانی است. عمادی در دانشگاه صنعتی شریف، رشته‌ی مهندسی رایانه را به پایان رساند. فوق لیسانس‌اش را در رشته‌ی هنرها و فرهنگ دیجیتال در فنلاند دریافت کرد و تحصیلات تکمیلی دکترایش را در دانشگاه مستقل ملی مکزیک در رشته‌ی ادبیات تطبیقی پی گرفت. او مدیر و صاحب امتیاز سایت رسمی احمد شاملوست. اولین کتابِ شعرش در اسپانیا منتشر شد و آثارش به بیش از دوازده زبان ترجمه و منتشر شده‌اند. عمادی برنده‌ی نشانِ افتخار صندوق جهانی شعر، جایزه‌ی آنتونیو ماچادو و جایزه‌ی جهانی شعر وحشت در اسپانیا بوده‌است و در فستیوال‌های شعرِِ کشورهایی چون فرانسه، اسپانیا، مکزیک، آمریکا، هلند، آلمان، پرتغال، برزیل، فنلاند و ... شعرخوانی کرده‌است. در حال حاضر ساکن مکزیک است. وی اداره تارنمای رسمی احمد شاملو و نشر رسمی الکترونیکی آثار شاملو از جمله «کتاب کوچه» را بر عهده دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.