گردشگری هستم
در زندگی خود،
زل زدهام به شکل غریب گلها
انگار نه انگار…
بیم ها
ملال
کاترین داتی: بله
نصیر احمد ناصر: خوابی که باید بنویسم
خوابی
که باید بنویسم
روی تکه چوبی
که بازی می کند با آن
کودکی …
محمود درویش: نه بیشتر نه کمتر
دلتنگ ات نمی شوم
دیگر همانند گذشته دل تنگ ات نمی شوم
حتی دیگر گاه به گاه گریه …
دوست داشتن
دوست داشتن
گاهی وقت ها تحمل است
اینکه بتوانی با زخم های زندگی
هنوز …
به خواب می رفتم
باز بگذار
نوعی فقدان
با هم استفاده کردیم: فصل ها، کتاب ها و
موسیقی
کلید ها، فنجان ها، …
فرو بریز قلب من
فرو بریز قلب من از شاخه زمان
فرو بریزید ای برگها از شاخه های …
بیگانگی
در درختان دیگر درختی نمی بینم
و بر شاخه ها برگی که آنها را …
آوازحزین طبقهی متوسط
نمی توان شکایتی داشت
کاری داریم
لقمه نانی
سیریم.
علف رشد می کند
درآمد …
تبلیغات
اما به کجا می رویم؟
“نگران نباش، نگران نباش”
وقتی که تاریک شود وقتی …
مرگ، آسان تر از عشق است
مرگ همیشه
خیلی آسان تر از عشق بوده است
حتی ” آراگون” هم می …