مرگ همیشه
خیلی آسان تر از عشق بوده است
حتی ” آراگون” هم می گفت؛
بدان که شبیه مرگ است، دوست داشتن تو
همان کلماتی که شعله های آتش اند
و روزگار شاعران
که همیشه سیاه بوده است
و مرگ
که در خیلی از شعرها و عشق ها
شانه بر موهای مان می زند
عشق که گاهی اوقات
به سان شهری مرده است
و این رفتن رو به زوال
همواره عمیق تر می شود
تا به حال
برایت جای سوال نبوده
چرا شاعران
به استادی ِ عشق مشهورند؟
زیرا بیشتر از هر کسی
عشق را به دوش کشیده اند
و من که چون آب ِنگران
از بستر خویش ام
پیداست که
برای عشق و مرگ
تقلا می کنم