تماشایت می کردم

تماشایت می کردم


 

موهایت در باد
به پرواز در می آمد
کنارت
به تماشایت می نشستم
خورشید می سورزاند
دریا آتش می گرفت
تو حرف می زدی
و من غرق صحبت ات بودم

می خندیدی
سکوت می کردی
به فکر فرو می رفتی

دست در دست من ، راه می رفتی
راه تمام می شد

تو را نمی دیدم
زمان
سال سال می گذشت
از دور
از خیلی خیلی دور
تماشایت می کردم

درباره‌ی سیامک تقی‌زاده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.