خوابی
که باید بنویسم
روی تکه چوبی
که بازی می کند با آن
کودکی که از مدرسه فرار کرده
ماه ای
که باید بنویسم
روی پیشانی
زنی
سیاه سوخته تر از شب
ترانه ای
که باید بنویسم
روی لب های یخ زده ی
باد؛
که ازمیان جنگل بامبو
عبور می کند
نامی
که باید بنویسم
روی سنگ قبری
بی نشان
دریک بنای یادبود