آمدهایم تا
در آنتولوژی ستارگان بدلی
پایان همهٔ داستانها را بشنویم:
چطور دختری که…
وداع با دوستان | ایلیا کامینسکی
دوستیهای ناممکن | آدام زاگایفسکی
مثلاً با کسی که دیگر نیست
یا فقط روی کاغذ زرد نامهها حاضر است.…
دوستان | آدام زاگایفسکی
دوستانم در انتظار من
لبخندی محزون بر چهره دارند.
لبهایشان
لبهای سالخوردهشان میگویند
– …
ادامهی مطلبموسیقی | آدام زاگایفسکی
موسیقی که با تو شنیدم
موسیقی دیگری بود
و خونی که در شریانهای ما …
در اردوگاه پناهندگان | شریف الموسی
آلونکهایی از کاهگل سقفهای دلنازک، هراسان از باران، دیوارهایی مثل انسانی فروتن سر به…
ادامهی مطلبعیدی
نمیدانم آنهایی که در ایران کتاب عیدی میدهند چند نفرند، این شمار هر چه…
ادامهی مطلبقلب بزرگ ما
به روایتی بیست و نه بهمن روز جشن سپندارمذ است، روز عشق، روز پاکی،…
ادامهی مطلبسرخ آتشين
پير بونارد تيوپ رنگ در جيب،
قلم مويی از موی سمور در دست،
قدم …
شاعری دیگر
شاعر دیگری باید بیاید و بگوید
چقدر دوستت دارم
که من سرم به…
عشق آجرچین
کنار پنجره
به من گرسنگی بدهید شما ای خدایان که نشستهاید وُ به امورات جهان سامان…
ادامهی مطلبشعر جیبی | تد کوسر
اگه کاغذ این شعر انقدر مچاله و چروکه
اگه کاغذ این شعر اینطور چرک…
خلوت
در نهایت تنها کسی که میخواهم دل به دلش بدهم تویی تو تغییر…
ادامهی مطلبموسیقی مثل آب
چطور، در شب تابستان نتهای اسرارآمیز از گلوی چند پرنده به پرواز در میآیند…
ادامهی مطلبخواستن تو
خواب و بیدار تنم به سوی تن تو کشیده میشود خواستن تو پارویی بلند…
ادامهی مطلب