عیدی

عیدی


نمی‌دانم آنهایی که در ایران کتاب عیدی می‌دهند چند نفرند، این شمار هر چه هست بی‌شمار باد. سه کتاب انتخاب کرده‌ام که به شما پیشنهاد کنم عیدی بدهید.
1.
گلهای آفتابگردان را می‌بوسم
بگذارید از “شهد زردآلو و مثلث سیاه” شروع کنم، ترجمه دفتر شعر “فرزند ناخلف” و بخشی از مجموعه “می‌روم نقاشی” سروده شاعر ارمنی ادوارد حق‌وردیان که واهه آرمن ترجمه کرده است. آرمن ِ مترجم درست به اندازه آرمن‌ ِ شاعر به گردن سرزمین ادبیات ایران حق دارد بس که کارهای خوب از شاعران ارمنی را برای ما خوانا کرده است. خدا را شکر دست‌کم اهالی ادبیات ارمنستان انقدر به این موضوع واقف بوده‌اند که به عنوان سپاس از تلاش او برای معرفی ادبیات ارمنستان به خوانندگان ایرانی، جایزه شعر “گانتق” را، جایزه‌ای که به مترجمان ادبیات ارمنی تعلق دارد، به او اهدا کنند.   جای خالی چنین جایزه‌ای را جایی همین دور و برها احساس نمی‌کنید؟
خوب حرف سیاسی نزنم و برگردم سراغ کتاب. این کتاب کوچک را نشر امرود منتشر کرده است.  کتاب را باز می‌کنم و می‌خوانم:
می‌روم نقاشی
آسمان ابری است
سبزه‌ها بی‌جنبش در انتظارند
درخت‌ها خاموشند
اگر “در این مزرعه دوردست گندم” باران ببارد
نقاشی نخواهم کرد
به کلبه باغبان خواهم رفت
شهد زردآلویی را که با خود می‌برم خواهم نوشید
بعد شراب سرخ او را
و تو را به یاد خواهم آورد
دل‌رباییهایت را به یاد خواهم آورد
“دیگر به مرگ نخواهم اندیشید
زیبایی تو مرا نجات داده است”
تا به آرامی نابودم کند.

با خودم فکر می‌کنم در تمام دنیا فقط دو موجود هستند که می‌توانند با وجود جثه کوچک خود جهان یا شاید هم جهانهایی را در خود جای دهند، کتابها و آدمها، و می‌روم تا کتاب را که خوشبختانه همه‌اش 1800 تومان قیمت دارد بخرم.
شنیده‌ام و خوانده‌ام که نشر چشمه مجموعه شعر دیگری هم به ترجمه واهه آرمن منتشر ساخته است به نام “سطر اول را نمی‌نویسم.” مطمئنم این کتاب هم خواندنی است اما هنوز دستم به دستش نرسیده.
2.
حرفی اگر دارم پس هستم
کتاب بعدی، “گیل‌گمش در پی جاودانگی” است، مجموعه شعرهای ملیح جودت آندای که زنده‌یاد شهرام شیدایی ترجمه کرده بود و نشر کلاغ سفید منتشر نموده است. نشر نه چندان بزرگی که بخش زیادی از کتابهایش شعر هستند، کتابهایی که هم خوب انتخاب شده‌اند و هم خوب ترجمه‌ شده‌اند، و کتابهایی که نوعی هماهنگی در طرح جلد و شکل انتشارشان به چشم می‌خورد، این شکل انتشار کتاب نوعی مهر کلاغ سفید است، هر جا این کتابها را ببینید زود متوجه می‌شوید به کدام ناشر تعلق دارند.
مثل واهه آرمن که برادبیات ارمنی متمرکز است بخشی از کتابهای کلاغ سفید هم به ادبیات ترکیه می‌پردازد. من قبلا کم و بیش افتخار آشنایی با ناظیم حیکمت، اورهان ولی و ایلهان برک را داشته‌ام اما تا حالا حتا اسم جودت آندای هم به گوشم نخورده بود، مردی که بر اساس پی‌آمد منتشر شده در کتاب آثارش به هفت زبان زنده دنیا ترجمه شده، جوایز بسیار برده، و یکی از مجلاتی که یونسکو منتشر می‌سازد او را همرده دانته، تولستوی و اونامونو دانسته است.
هرچند من کتاب را به این دلایل نخریدم، اولین شعر کتاب چنان مرا فریفت که این کتاب به یکی از کتابهای بالینی من تبدیل شد. شعر اول را برایتان نمی‌نویسم، می‌خواهم تعلیق ایجاد کنم خودتان بروید کتاب را بخرید و شعر اول را بلند بخوانید. پیشنهاد می‌کنم کسی را با خود ببرید که وقتی شعر را بلند خواندید به شما لبخند بزند. یک شعر دیگر برایتان می‌نویسم شعر “پریشانی هایی در جوار هم”.
چشمهایت را نگاه می‌کنم
مثل نقش پرنده‌ای است که بر بشقابی از دریا حک کرده‌اند
مثل خانه‌های دهکده‌ای متروک و دورافتاده است
مثل پیاز سنبلی در سبد در هاله‌ای از سایه و راز
 
قلب‌هامان چنان سبقت گرفته از اندیشه‌هایمان
که صدای شلیک شروع مسابقه،
بعد از تاخت لب‌هامان است که
می‌فهمیم چه چیزهایی گفته‌ایم.
شاید قیمت کتاب کمی بالا باشد ولی خوب که فکر کنید می بینید بیراه نیست اگر بگویم قیمتی هم ندارد همه‌اش 9000 تومان است.
3.
من دختری از تبار گلهای مینا هستم
کتاب سوم فرق می‌کند. کتاب سوم از آن دسته کتابهایی نیست که با من راحت هستند، یا با من راه می‌آیند. کتاب سوم “آنها مشغول مردند“، گزیده شعرهای آن سکستون به ترجمه سینا کمال‌آبادی و محسن بوالحسنی است که انتشارش با نشر چشمه بوده . گفتم این کتاب از آن کتابهای راحت نیست چون سکستون شاعر راحتی نیست. خودم هر وقت می‌خواهم مخ خودم را کار بگیرم یکی از شعرهای او را ترجمه می‌کنم و همین باعث شد این کتاب را با خود به خانه بیاورم. داستان از این قرار بود که بر سطری از شعر “اختراع خداحافظی” گیر کردم و بعد خواستم ببینم این آقایان چطور ترجمه کرده‌اند، وقتی دیدم چه خوب از پسش برآمده‌اند فکر کردم این کتاب از آن کتابهاست که باید در کتابخانه هر آنکه اهل شعر است باشد. این را گفتم که بدانید اگر آن کسی که قرار است این کتاب را هدیه بگیرد خواننده حرفه‌ای شعر نیست، یا تازه شروع کرده، یا اصلاً کسی است که دوست دارد برای هدیه نوروزی کتابی شاد و شنگول هدیه بگیرد، شاید این کتاب را دوست نداشته باشد. پس احتیاط کنید.
غیر از شعرها، مترجمان نامه‌ای را که سکستون برای دخترش نوشته هم به شعرها اضافه کردند که خواندنی است.
از ایرادات حرص‌درآور کتاب هم یادداشتهای آن است. وقتی داری شعرها را می‌خوانی شماره‌هایی را می‌بینی که باید نشانه اطلاعات بیشتر درباره آن کلمه باشند، متاسفاه کتاب پانوشت ندارد و پی‌نوشت دارد یعنی آنچه قراراست توضیحی درباره آن کلمه باشد در انتهای کتاب آمده است. شعر را در میانه رها می‌کنی و به انتهای کتاب می‌روی می‌بینی در واقع فقط قرار بوده اصل انگلیسی اسامی خاصی مثل الیزابت را ببینی، یا املای انگلیسی پانتومیم را، و یا توضیحی درباره جایزه پولیتزر و از این قبیل. تا وقتی این موضوع را بفهمی در روند شعر خوانی‌ات وقفه‌ای ایجاد می‌شود که خوب نیست. این را گفتم که یادتان باشد کتاب را خریدید به عددها کاری نداشته باشید، اول شعرتان را بخوانید بعد اگر دوست داشتید به یادداشتها سر بزنید.
اگر تمام دنیا به گلهای مینا رای می‌داد
جنگ تمام می‌شد
سرمای عمومی تمام می‌شد
بیکاری وجود نداشت
بازار بورس به ثبات می‌رسید
و هیچ پولی شناور نمی‌شد.
دنیا گوش کن
اگر به جایی می‌رسیدی
که قلب گلهای سفید را
انتخاب کنی
همه چیز رو به راه می‌شد.
(بخش از شعر “جنون گل‌ها و کرم‌ها”)
این کتاب هم به قراری 2800 تومان، بفرمایید سرجمع بیست هزار تومان هم نشد. کتاب فقط ظاهرا گران است. حالا گران یا ارزان، کتاب هدیه بدهید، به آنکه دوستش دارید خیلی زیاد کتاب هدیه بدهید.

 

درباره‌ی آزاده کامیار

آزاده کامیار در دی ماه ۱۳۵۹ در شهر شاهی به دنیا آمد. رشته‌ی ترجمه را در دانشگاه تا کارشناسی ارشد دنبال کرد، چند سالی علاوه بر ترجمه در دانشگاه آزاد ترجمه تدریس کرد، حالا اما فقط مترجم و ویراستار تمام وقت است. گاهی نیز کارگاه‌های ترجمه برگزار می‌کند. اولین اثرش در مجله کارنامه منتشر شد. با مجلات عصر پنج‌شنبه، شوکران، نویسار، آزما و همشهری داستان و ... ادامه یافت. نخستین اثر رسمی‌: مجموعه شعرهای لیندا پاستان با عنوان «دوئتی برای یک صدا« (نشر چشمه). آثار بعدی: مجموعه شعرهای لی‌ یانگ لی با عنوان «کتاب شب‌هایم» (نشر حکمت کلمه)، مجموعه شعرهای لئونارد کوهن با عنوان «کتابِ خواستن« (نشر حکمت کلمه)، کتاب «در دام کمال‌طلبی» نوشته روان‌شناس و اسطوره‌شناس کانادایی ماریون وودمن (نشر هیرمند). مجموعه شعرهای ایلیا کامینسکی با عنوان «رقص در اودسا»، کتابی که به‌گفته‌ی وی برایش حکم کتاب مقدسش را دارد، از دروازه‌ی ارشاد درون رفت و به در نشد. پس تبدیلش کرد به کتاب الکترونیکی و حالا در وب‌سایت شخصی‌اش در دسترس است. از این کتاب‌ها هویداست علاقه‌ی اصلی‌اش شعر و اسطوره است، که برای وی مترادفند.

یک یادداشت

  1. سلام ممنون برای معرفی کتاب ها و ترجمه هاتون. شاد باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.