برمیخیزی و زیبایی،
ناب
چنان روزی که آغاز میشود.
شرمِ آبی در توست
که …
در این روزِ هُرم گرما | لدو ایوو
در این روزِ هُرم گرما،
چشم به راهِ برفام.
همیشه در انتظارش بودهام.
بچه …
من حس کردم آفتاب را | وانگ شیائونی
در درازای راهرویی درازِ دراز
به قدم زدن ادامه میدهم.
روبرویم
پنجرههایی بهتانگیز
در …
کشتیهای سوخته | هنریک ایبسن
رو به آسمانهایی که تابناکتر بودند
دماغه کشتیها را به پیش برد؛
در آستان …
عشق ما | پابلو نرودا
عشق ما
بیرون،
پشتِ دیوارها زاده شد
در باد
در شب
در زمین
از …
در پاریس با توام | جیمز فنتون
از عشق با من نگو، غمباد گرفتم
و یکیدو پیک زدم.. گریستم
زخمیِ پرچانه…
تمشکها | فرانسیس پونژ
بر حرفنگارهی بوتههای شعر در جادهای که نه به دوردست اشیا میرود و نه …
ادامهی مطلبترجمه و رازهایش
شعری برای اکثریت قسیالقلب | ژروم روتنبرگ
ترجمه و تعهد
سخنرانی محسن عمادی در نودمین سالگرد تولد احمد شاملو
خانمها، آقایان،
یاران همدل، سلام!…
قصیده برای یک زندگی دیگر | آنگی کراگ
زندگی دیگری میخواهم
در خیابانهای دیگری میخواهم راه بروم
شهرها با آسانسورهای دیگری میخواهم…
دوازده شعر از هومبرتو آکابال
کوتاه، درباره شاعر: شاعری مایایی، متولد ۱۹۵۲، که شاید نامآشناترین شاعر گواتمالا باشد. اشعارش…
ادامهی مطلبحک شده | خورخه لوئیس بورخس
نمیدانم چرا وقتی که قفل را میگشایم،
تصویر قدیمی تاتاری بر اسب که در …
آتش و خاکستر | فرانسیس پونژ
چرا بر نمیخیزی از گورت، تا آواز بخوانی؟
۱- در نخستین سالهای دههی شصت میلادی یک هنرپیشهی انگلیسی در تئاتر سلطنتی شکسپیر …
ادامهی مطلبگفتگو با لوئیس اردریچ | کورتنی جوردن
همیشه از شهر وپتن، به عنوان شهری با آب و هوای غیرمعمول یاد کردهای، …
ادامهی مطلب