رو به آسمانهایی که تابناکتر بودند
دماغه کشتیها را به پیش برد؛
در آستان خدایانی که سبکبارتر بودند
سوگند خورد.
کوهستانهای برفافشان
در اعماق غرق شدند؛
چشمههای درخشان
برایش لالایی خواندند.
او سوزاند کشتیهایش را،
روان شد دود سیال
بهسوی سهپایههای آبی ابرها
به سوی پلی به سمت شمال.
از سرزمینهای پست آفتابگیر،
هر شب که دامنگستر میشود،
به سوی کلبههای مناطق برفگیر
سواری میرود.