این قفس
به رستاخیز ققنوس اختصاص دارد.
(خاکسترشو ماه دسامبر میارن.)…
ادامهی مطلبحوالیِ گورستان
محصول برنج درو میشود
بی صدا.…
بالا در هوا
پروانهای
بر اعماق یک دره میگذرد.…
از تو میپرسم ای زندگی
از تو میپرسم اینک
آیا هرگز
تابستانی بود
ورای …
زیر انگشتان موسیقی
لختی زیبا بودم.
حالا، دوباره ملبس قدم میزنم،
خاکسترها
نم نم…
گیسوانت
از جان جنگل برایت سخن میگویند
دندانهایت
زبان صخرهها را منعکس میکنند.
تنت…
بر دری که به من سلام کردی.
یک پیاله شراب سرخ شاتو مارگو
به …
این نکته
بیهیچ عذر تقصیری
و از این رو بیهیچ فصاحتی
بیان میشود:
نمیتون …
نه کلمات، نه سکوت
هیچکدام یاری نمیکنند
تا تو را
به زندگی بازگردانم.…
آن بیرون آفتابیست.
چیزی بیشتر از یک خورشید نیست،
اما مردم نگاهش میکنند و …
در را محکم ببند برادرم
ترانهی کهن گرهسری میگوید
در را محکم ببند برادرم…