۱ يكى كَشتى در چشمانت باد را مُسخّر مىكرد. چشمان تو ولايتى بود كه به آنى بازش مىشناسند. صبور چشمانت ما را انتظار مىكشيد. زير درختان جنگلها در باران در بوران بر برف ستيغها ميان چشمها و بازىهاى …
ادامهی مطلبنیمی از مردم دنیا | یهودا عمیخی
نیمی از مردمِ دنیا عاشق نیمِ دیگرند؛ نیمی از مردم از نیمِ دیگر، بیزار. باید آیا من؛ برای این نیم و آن نیم سرگردان بمانم و مدام دیگرگون مثل باران در چرخهاش، باید آیا در میان صخرهها به خواب روم و ناسوده رشد کنم مثل تنهی …
ادامهی مطلب