ديوان و پريان
بادها و جزر و مد
در دور دست تازه دريا واپس …
ادامهی مطلبغرقهى سيلاب ِ بىامان ِ فلاكت
كه بر ديوارهاى اتاق پلشتش نَمى نفرتانگيز پس …
در شب زمستانى
شتابان مىگذرد مرد سپيد ِ سطبر بالايى
مرد سپيد ِ سطبر …
در زمان ظلمات، چشم دیدن را آغاز می کند،
من در عمیقترین تاریکی به …
درخت دیرینهسال میشود در درخت، تابستان است.
پرنده از آوازِِ پرنده، در گذر است …
پانویسهایی بر خدایی ترش
اخبار امروز را
دور ماهیهای مردهی فردا پیچیدهاند.
اینطور نیست …
ادامهی مطلب