هنوز زمزمهی پاروها را در زبان میشنوم:
آب را میبُرند
انگار زمین را شیار …
نگه خواهم داشت | لدو ایوو
نگه خواهم داشت،
هرآنچه که بایدش نگاه داشت:
فریادی را از سر عشق
در …
برمیخیری و زیبایی | لدو ایوو
برمیخیزی و زیبایی،
ناب
چنان روزی که آغاز میشود.
شرمِ آبی در توست
که …
در این روزِ هُرم گرما | لدو ایوو
در این روزِ هُرم گرما،
چشم به راهِ برفام.
همیشه در انتظارش بودهام.
بچه …
ترجمه و تعهد
سخنرانی محسن عمادی در نودمین سالگرد تولد احمد شاملو
خانمها، آقایان،
یاران همدل، سلام!…
یک روایت از رؤیا و میل
خوان خلمن، در واپسین مکالماتش، از «رویا و میل» به عنوان دو عنصر نجاتبخش …
ادامهی مطلبتساهل و تسامح در ترجمهی شعر
گغتگو ندارد که هرنسل باید ترجمهی خود را از رفرنسهای فرهنگیاش بدست دهد. چند …
ادامهی مطلبشعری با دو پايان
بگو «مرگ» و همهی اتاق يخ میزند ماشینها از حرکت میمانند حتی چراغها مثل …
ادامهی مطلبدست به دست
چهقدر دست به دست میگردد تنت تا به من میرسد و من آنرا به …
ادامهی مطلبخانهای که در آن زادهشدم
۱ بيدار شدم، خانهی بود که در آن زاده شدم کف دريا بر صخرهها …
ادامهی مطلبشاید…
شعرهای ناتالی هندل، شاعر فلسطینی
او را از زمانی میشناختم که هنوز محمود درویش زنده بود. هر دو دلهامان …
ادامهی مطلبچاقویی همه تیغه | ژوآئو کابرال د ملو نتو
زرد به آبی
پانویسهایی بر خدایی ترش
پانویسهایی بر خدایی ترش
اخبار امروز را
دور ماهیهای مردهی فردا پیچیدهاند.
اینطور نیست …
ادامهی مطلب