زندگی خیلی کوتاه است
قوانین را کنار بگذار
بدی ها را ببخش
آهسته و …
ژاک پره ور | تنبلِ کلاس
اریش فرید | در دوردست
پس از وصال و رسیدن به معشوق
چه بسا دیگر کسی شعری نسراید
دستت …
لوران گاسپار | تشنگی
عوضکردن چرخ | برتولت برشت
کنارِ راه نشستهام
راننده چرخ پنچر را عوض میکند
جایی را که از آن …
در پی چه بودهای؟
مگر در پی چه چیز بودهای؟
بهجز همان بادِ مخالف
یا خیزابهای کودکانهی شبهای …
نامام را در کتابهای شناختِ شاعران، جستجو کن
خواهیاش یافت و نخواهی یافت آن …
یکشنبه ۵ مه
به تو فکر میکنم
در حالی که به آسمان مینگرم،
از لابلای برگها.
یکسره …
ترانهای برای هالهای از سپیدهدم
غلظت تاریکیست
از چشمهایت تا بدینسو
آیا شب است هنوز؟
غلظت خون
به جای …
در بالاترین ارتفاع
عمق آب
از تو میگویم
نه از چراغ ِسایه یا
از گامهای تازیام
باد در پاشنهی …
مزد سکوت
فریاد، صدا را به جهش میآورَد
همانگونه که سنگ، آب را
سپس غرق میشود…