شب چار ماه و یه تکدرخت و یه سایهی تک و یه پرندهی تنها.
رو تنم دنبال رد لبات میگردم.
فواره بادو میبوسه لمسش نمیکنه.
همون «نه» که بم گفتیو تو کف دستام با خودم میبرم
مثه یه لیموی مومی خیلی سفید
شب چار ماه و یه درخت تک.
رو نوک یه سوزن عشق من میچرخه.

یه تکدرخت
اثری از : فدریکو گارسیا لورکا محسن عمادی