بار اول نمیشناختمت.
بار دوم شناختمت.
بم بگو اگه هوام همینو بت میگه.
یه صبح تند
غم برم داشت
میل خنده منو قاپید
من نمیشناختمت اما تو منو میشناختی
آره من میشناختمت تو منو نمیشناختی
حالا میون ما قاصلهی یه ماه کش اومده
هیچ حسی مثه پردهی روزای خاکستری.
بار اول نمیشناختمت.
بار دوم شناختمت.
در دانشگاه و در موسسه
اثری از : فدریکو گارسیا لورکا محسن عمادی