در ستايش لوپه د ِ وِگا
بر كنارههاى رود
شب را بنگريد كه در آب غوطه مىخورد.
و بر پستانهاى لوليتا
دستهگلها از عشق مىميرند.
دسته گلها از عشق مىميرند.
بر فراز پلهاى اسفندماه
شب عريان به آوازى بم خواناست.
تن مىشويد لوليتا
در آب ِ شور و سنبل ِ رومى.
دستهگلها از عشق مىميرند.
شب ِ انيسون و نقره
بر بامهاى شهر مىدرخشد.
نقرهى آبهاى آينهوار و
انيسون ِ رانهاى سپيد تو.
دسته گلها از عشق مىميرند.