۱ يكى كَشتى در چشمانت باد را مُسخّر مىكرد. چشمان تو ولايتى بود كه به آنى بازش مىشناسند. صبور چشمانت ما را انتظار مىكشيد. زير درختان جنگلها در باران در بوران بر برف ستيغها ميان چشمها و بازىهاى …
ادامهی مطلبهاینریش هاینه | فردوسیِ شاعر
*قسمتی از شعر بلندِ “فردوسیِ شاعر” اثر شاعر آلمانی، هاینریش هاینه؛ شاعر شب و روز پشت دارِ اندیشه نشسته بود و سرودش، آن قالی بزرگ را می بافت قالیِ بزرگی که شاعر در تار و پودِ آن گاهشمار اسطوره ای میهن اش و تبار کهنِ …
ادامهی مطلب