از اینجا که نگاه میکنم در حیاط به اندازههای گوناگون فرومیبارد. آن وسط پردهای …
ادامهی مطلبمن دیگری است | فرانسیس پونژ
من دیگری است – کشف اخیر آدمی است که درباره خویش انجام داده است …
ادامهی مطلبصابون | فرانسیس پونژ
به این دلیل زیستهام | فرانسیس پونژ
لذتی بیاندازه بردن از هیچ کاری نکردن
جز تحریک (با حضور محض خویش
پرشده …
لذتهای در | فرانسیس پونژ
انتخاب یک قطعه شعر از مجموعه آثار پونژ دشوار است اما معمولا در انتولوژیها …
ادامهی مطلبتمشکها | فرانسیس پونژ
بر حرفنگارهی بوتههای شعر در جادهای که نه به دوردست اشیا میرود و نه …
ادامهی مطلبآتش و خاکستر | فرانسیس پونژ
کبريت | فرانسیس پونژ
آتش از کبريت جسم میيابد
نفسی زنده با سيمای خود،
با درخشش خود، عمر …
مادر جوان | فرانسیس پونژ
روزی چند پس از زایش کودک، زیبایی زن تغییر کرده است.
چهرهی اغلب روی …
صندوق چوبی | فرانسیس پونژ
در نیمه راه بین قفسه۱ و سرداب۲ زبان فرانسه صندوق چوبی۳ را دارد، صندوق …
ادامهی مطلبصدف | فرانسیس پونژ
صدف به درشتی سنگریزهای نسبتاً بزرگ، زیرتر است، رنگاش کمتر یکدست، سپید درخشان است. …
ادامهی مطلبدر انبوه مه، درختان به تطاول خویش | فرانسیس پونژ
میان مهی که درختان را فروگرفته، برگهایشان میریزد. برگهایی که جمع شدهاند از اکسیدهشدن …
ادامهی مطلبشمع، آتش، سیگار | فرانسیس پونژ
یک تکه گوشت | فرانسیس پونژ
هر تکه گوشتی یک کارخانهست، به نرمکردن و فشردهسازی خون.
لولهوار، کورههايی مشتعل، انبارههايی …
ادامهی مطلبآب | فرانسیس پونژ
صرف حضور اشیاء در «هاله ی حضور» آدمی به آنها کیفیتی میدهد که چون …
ادامهی مطلب