سویل برجیست
پر از کمانداران چیرهدست.
برای زخمخوردن سویل و
برای مردن کوردوبا.
شهری که در کمین وزنهای بلند است
و چون هزارتوها
آنها را حلقه میکند.
سوزان
چون پیچکهای تاک.
سویل
برای زخمخوردن.
زیر قوس آسمان
میان دشت پاکاش،
نیزهی پیاپی رودش را
پرتاب میکند.
کوردوبا برای مردن.
و دیوانهی افق
ممزوج میکند در شرابش
تلخی دونژوان را
و کمال دیونوسوس را.
سویل برای زخمی شدن
همیشه سویل
برای زخم خوردن.