مثل بارانی نرم
مثل عبور آرام قایقی تفریحی
در بامدادان از کنار نیها و قورباغهها
و سایهی گاوها
و آسیابهای بادی نقاشی شده با مدادِ سفید
و بخار نقرهای بر فرو رفتگیهای دبههای شیر
عبور اردکهای خواب آلود از شهرهای در حال توسعه
و سنگهای قدیمی دیوارچینهای کوتاه اسکله
مثل پایین رفتنِ پرنده دریایی در آب تیره
هیجانهای بند بازی بر روی بند
چشمهای بستهی اتاقهای زیر شیروانی
آرامش خانهی در خواب
مثل بی قراری خانهای که خواب میبیند…..
مثل ماهیهای خونین در سبدهای بازار
دهان پُرکار یک گلفروش
پاهای گریزان دو جوان
که بستها ی شکلات دزدیدهاند
ابروهای مغرور دخترها
که موهایشان را فر زدهاند
حلقههای دور چشم فروشنده ی ساعت های مچی
مثل یک کتاب خیلی قدیمی
یک مجلهی تازه چاپ
زیبا مثل دستهی دوچرخهی مسابقه ای….
مثل بوی روزنامهی صبح
لیوان کوچک آب در قهوه خانهی هلندی
راه رفتن نرم گارسون
جرینگ جرینگ شادِ صندوق پول براق
مثل انگشتان لرزان رنگ پریده ی یک الکلی….
ست بدنِ تو.
ممنون
چند شعر کوتاه مثل پرنده ات هستم تا آنگاه که قفسم نباشی از کیست و ترجمه کیست؟
رمکو کامپرت، توی تگها هست اسمها.