کجایم که خود را نمییابم
در این تنِ بیتن
کجایم؟ کجا جان باختهام؟
از راه لبها خنجر باد در من فرو میشود.
دلِ اشتیاقم را کجا نهادهام؟
چرا گم میشوم و گم میشوم
در این رویا
درجستجوی خویش، در آسمان و زمین؟
تنها و بیخویش،
چه لحظهی بلند بیهودهای.
در افق کند هشیاریام
کسی دیگر را درون خویش مییابم.
برگها چرا تکان میخورند؟
چرا چنین میوزد باد؟
به کجا رسیدهام در این رویا؟
کجا خوابم بردهاست؟