دست خط درد

دست خط درد


من دردم ، درد یعنی صورت پاییزی تو
یعنی نا امید
بعضا قامت تو ، بعضا دهان تو
و بعضی وقت ها، سایه ی پشت چشمان تو

یعنی کودکی تو
در کوچه های استانبول
استانبولی که گاهی وقت ها
احساس می کنم هیچ وقت ندیده ام

و یا شمعی که تو
شبانه در کلیسا
روشن اش می کنی
و یا مرگ تو
برای صورتی که
هیچ وقت ندیده ای

یعنی زمان
که در نبود تو
بی معناست
و صورتی که همیشه در من
تغییر می کند

صورتی که
هم شب و هم سپیده دم را
با خود دارد

من
آن آواره ام
که در دست خط درد
بزرگ شده ام

درباره‌ی سیامک تقی‌زاده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.