در کوچه ها، تو را راه می روم

در کوچه ها، تو را راه می روم


گفته بودم
که آسمان
شنیده خواهد شد

به کشوری مملو
از سکوت خفقان و فشار
رسیده بودم

در کوچه هایش
تو را

راه می روم

در خانه ای کنار دریا
شما را دیدم
چنان عصر
زیبا بودید

یک ماهی داشت
دریایش را عوض می کرد

نام تو
جزیی از دردهای مان شد
هرقدر که بزرگ می شدید
درد نیز بیشتر می شد

و من
هنوز در کشور سکوت
تو را راه می روم

درباره‌ی سیامک تقی‌زاده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.