هوایَ م داشت
رفته رفته
خراب تر می شد
و اشک ،
در چَشمانَ م
بیشتر ُ بیشتر
به گُمانم
شباهنگام
چیزی شبیه به تو
درونم
شروع به باریدن کرده بود
اثری از : جمال ثریا سیامک تقی زاده
هوایَ م داشت
رفته رفته
خراب تر می شد
و اشک ،
در چَشمانَ م
بیشتر ُ بیشتر
به گُمانم
شباهنگام
چیزی شبیه به تو
درونم
شروع به باریدن کرده بود
از این اشعار فوق العاده لذت میبرم !!!! ممنون
این اشعار آتیشم میزنه
بسیار زیباست
بسیار نزدیک !