تو تنهایی ای سرزمین
محسن عمادی شعرها
اثری از : خوان خلمن محسن عمادی

تو تنهایی ای سرزمین من
بیدوستانی که محبوس و ویرانشان کردی
میشنوی
آرام آرام تهی میشوند
از عشقی که به جا نهادند
اختیار از کف داده
در نوبت مرگ خویش
رویای خویش
به رویا در میآیند
تسلیم شده
هرگز چهرههای دیگری را نخواهند دید
که میرویند
رو به بیرون
مداوم
در این آفتاب
یک روز
در خورشیدِ «داد».