جنگ

جنگ


نه اینکه کودکی را از یاد ببریم،
شهرت جنگ را
ولی هزینه‌‌اش را دیگر پرداخت کرده‌ایم.
چه می‌گویند
درختان با من
و باد با علف‌ها
و شب که گرم است دور لب‌هایم؟
همیشه دوست داشته‌ام شب را
فاصله‌ی میان روزها را
غشای میانی پوست را
آب‌ را
و درختان را در برابر آسمان سربی
مخمل سبز و خاکستریِ میان زنی را
که تحریک شده.
باید با خود سخت گرفت بر خود
به دام افتاده‌ایم و
ترحم کاری از پیش نمی‌برد
انتقاد، غیر ممکن است!
ببر! قطع کن!

در نور صبح
ناگهان
همه چیز پژمرده بود
فقیر بودیم
خیانت سبکی بر سواحل سنگی آتش می‌گشود
رویای گهواره‌های طلایی
ریشه‌های تلخ را به دندان می‌کشید
دروغ می‌بافت.
چه کسی مالک این سرزمین بود وقتی شما آمدید؟
شما چه گندی خواهید زد؟
درختان به من خیانت می‌کنند،
نه بادها.
خدای بنی‌اسرائیل به سرگردانی‌ام کشانده‌ است.
آن‌گاه که کشتی‌هایم غرق شوند
پژواکی آسمان را در هم خواهد پیچید.

درباره‌ی محسن عمادی

محسن عمادی (متولد ۱۳۵۵ در امره، ساری) شاعر، مترجم و فیلم‌ساز ایرانی است. عمادی در دانشگاه صنعتی شریف، رشته‌ی مهندسی رایانه را به پایان رساند. فوق لیسانس‌اش را در رشته‌ی هنرها و فرهنگ دیجیتال در فنلاند دریافت کرد و تحصیلات تکمیلی دکترایش را در دانشگاه مستقل ملی مکزیک در رشته‌ی ادبیات تطبیقی پی گرفت. او مدیر و صاحب امتیاز سایت رسمی احمد شاملوست. اولین کتابِ شعرش در اسپانیا منتشر شد و آثارش به بیش از دوازده زبان ترجمه و منتشر شده‌اند. عمادی برنده‌ی نشانِ افتخار صندوق جهانی شعر، جایزه‌ی آنتونیو ماچادو و جایزه‌ی جهانی شعر وحشت در اسپانیا بوده‌است و در فستیوال‌های شعرِِ کشورهایی چون فرانسه، اسپانیا، مکزیک، آمریکا، هلند، آلمان، پرتغال، برزیل، فنلاند و ... شعرخوانی کرده‌است. در حال حاضر ساکن مکزیک است. وی اداره تارنمای رسمی احمد شاملو و نشر رسمی الکترونیکی آثار شاملو از جمله «کتاب کوچه» را بر عهده دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.