آنانتا

آنانتا


هر‌که آنانتا را دیده‌است
دیگر از مرگ نمی‌ترسد.
از دل اقیانوس می‌وزد آنانتا
نه پایان دارد و نه آغاز
آغاز و انجامش را
نمی‌توان در نظر آورد.
خدایی دراز کشیده بر پشت آنانتا
خوابیده‌ و
رویا می‌بیند:
رویای جهان
ستاره‌های رو به زوال
سلول‌های مغز.
آنانتا را دیدم
سرد نشستم
بر عرشه‌ی کشتی
پل سقوط کرده بود
دهان بی‌دندان ماهیگیری پیر
و ناخدا که سرش را تکان می‌داد
برای من
از پنجره‌ای در ارتفاع
و می‌دانست
رفته بودم شراب بخرم
برای مهمان‌ها
که از دوردست می‌آمدند و
نیازی نداشتند به بار کشتی‌ها.

درباره‌ی محسن عمادی

محسن عمادی (متولد ۱۳۵۵ در امره، ساری) شاعر، مترجم و فیلم‌ساز ایرانی است. عمادی در دانشگاه صنعتی شریف، رشته‌ی مهندسی رایانه را به پایان رساند. فوق لیسانس‌اش را در رشته‌ی هنرها و فرهنگ دیجیتال در فنلاند دریافت کرد و تحصیلات تکمیلی دکترایش را در دانشگاه مستقل ملی مکزیک در رشته‌ی ادبیات تطبیقی پی گرفت. او مدیر و صاحب امتیاز سایت رسمی احمد شاملوست. اولین کتابِ شعرش در اسپانیا منتشر شد و آثارش به بیش از دوازده زبان ترجمه و منتشر شده‌اند. عمادی برنده‌ی نشانِ افتخار صندوق جهانی شعر، جایزه‌ی آنتونیو ماچادو و جایزه‌ی جهانی شعر وحشت در اسپانیا بوده‌است و در فستیوال‌های شعرِِ کشورهایی چون فرانسه، اسپانیا، مکزیک، آمریکا، هلند، آلمان، پرتغال، برزیل، فنلاند و ... شعرخوانی کرده‌است. در حال حاضر ساکن مکزیک است. وی اداره تارنمای رسمی احمد شاملو و نشر رسمی الکترونیکی آثار شاملو از جمله «کتاب کوچه» را بر عهده دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.