رحمت بر آنان که روحشان فقیر است،
زخمیاست.
معرفت پنج متر بعد سر میرسد.
خدایا،
اگر اینجا بودی
برادرم نباید میمرد.
از اعماق میخوانمت،
تو را، سرورم، ندایم را بشنو.
گناه کردهام در برابرت،
گناهانم، آنان را به شرق راندند
نه به غرب.
از ابدی به ابدیت.
بارالها، برادرمان
هنوز به تظلم میگرید.
آن واژهی واپسین را میگوید،
حالا بگذار برود.
نه از دل متنی غریب
نه از پشت عینکی عجیب.
ولی رو در رو.
خدایا
اثری از : سیرکا تورکا محسن عمادی