سرباز

سرباز


نمی‌خواهم خون ایگناسیو را ببینم
نه حالا و نه هیچ‌وقت دیگر
نه از روی پله، نه از هیچ‌جای دیگری.
«چه خبر؟» اوضاع چطور است؟
در مدرسه‌ی ابتدایی
بچه‌ها یک‌سره آواز می‌خوانند
با لهجه‌ی کولیان.
سعی کن بنوشی، بیدار بمانی
تا اعدام کنی، سرباز.
تو، راتویلر، سگِ جنگیِ شکارِ شکلات زادویک.
تیرکمان بردار، بردار، خوش‌مشرب باش، همیشه توی چشم باش.
پاداش عشق‌ات را خواهی گرفت، پاهایی را خواهی دید
آویزان از هوا،‌ یک بوته، یک کروات و یک صرب،
بازاری غرق خون، چشم‌هایی را خواهی دید
که دیگر بسته نمی‌شوند.
نمی‌توانی چیزی را ببندی که دیگر آن‌جا نیست.
می‌توانی زخمی را باز کنی،
یک زخم بزرگ را،
کهنه، به سرخی خون.

درباره‌ی محسن عمادی

محسن عمادی (متولد ۱۳۵۵ در امره، ساری) شاعر، مترجم و فیلم‌ساز ایرانی است. عمادی در دانشگاه صنعتی شریف، رشته‌ی مهندسی رایانه را به پایان رساند. فوق لیسانس‌اش را در رشته‌ی هنرها و فرهنگ دیجیتال در فنلاند دریافت کرد و تحصیلات تکمیلی دکترایش را در دانشگاه مستقل ملی مکزیک در رشته‌ی ادبیات تطبیقی پی گرفت. او مدیر و صاحب امتیاز سایت رسمی احمد شاملوست. اولین کتابِ شعرش در اسپانیا منتشر شد و آثارش به بیش از دوازده زبان ترجمه و منتشر شده‌اند. عمادی برنده‌ی نشانِ افتخار صندوق جهانی شعر، جایزه‌ی آنتونیو ماچادو و جایزه‌ی جهانی شعر وحشت در اسپانیا بوده‌است و در فستیوال‌های شعرِِ کشورهایی چون فرانسه، اسپانیا، مکزیک، آمریکا، هلند، آلمان، پرتغال، برزیل، فنلاند و ... شعرخوانی کرده‌است. در حال حاضر ساکن مکزیک است. وی اداره تارنمای رسمی احمد شاملو و نشر رسمی الکترونیکی آثار شاملو از جمله «کتاب کوچه» را بر عهده دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.