دیگر نیست
ستارهای که بر آن زیستم.
دیگر نیست،
خورشیدی که در رکابِ
ستارهای دورجهان گردید.
دیگر نیست،
حیاتی که مال من بود
که شوق و رنجِ خون بود.
آن ستارهی مرده میان ستارگان
آن خورشید مرده میان خورشیدِ میان خورشیدها
آن چهرهی مرده میان چهرهها
که مال من بود
دیگر به خاطرم نمیآید.
من اما
هستم.