سنگ

سنگ


۱
سنگ مسلم بود.
مفروض بود.
همان لحظه‌ای‌است
که به نیابت تمام سکوت سخن می‌گوید.
کنار مرز گورستان
هولوکاستی گر می‌گیرد.
ای جهان زندگان
هرگز آن‌سوتر از ابروان خود را دیده‌اید؟


بگذارید به تمامی بسوزد و
خاکستر شود.
بگذارید
فراز ایمان مومنان
خاکسترها، پریشان شوند.
۲
سنگ مسلم بود.
مفروض بود.
همان لحظه‌ای‌است
که گریزان است…
شاید می‌خواست از مردگان بگوید.
بگوید که تنها مرده‌ها زندگی می‌کنند…
آه شباهت محزون موسیقی!
افسون شده در عقربه‌های ساعت.
لحظه چه می‌خواست بگوید؟
۳
سنگ مسلم بود
مفروض بود.
آه بام آسمان‌ها، چگونه خانه‌ای است
این
که در آن خفه می‌شویم؟
آه بام آسمان‌ها، زبان‌ها را نشان دهید
بر بشقاب‌های بیهوده.
آن‌جا چند در برای ما مانده
در این روشنایی ظاهری؟
چرا در این میانه هرگز یاد نمی‌گیریم
که نشانی باغ کجاست؟
۴
سنگ مسلم بود
مفروض بود.
بگذار در پرواز متوقف نشود!
بگذار سقوط کند!

درباره‌ی محسن عمادی

محسن عمادی (متولد ۱۳۵۵ در امره، ساری) شاعر، مترجم و فیلم‌ساز ایرانی است. عمادی در دانشگاه صنعتی شریف، رشته‌ی مهندسی رایانه را به پایان رساند. فوق لیسانس‌اش را در رشته‌ی هنرها و فرهنگ دیجیتال در فنلاند دریافت کرد و تحصیلات تکمیلی دکترایش را در دانشگاه مستقل ملی مکزیک در رشته‌ی ادبیات تطبیقی پی گرفت. او مدیر و صاحب امتیاز سایت رسمی احمد شاملوست. اولین کتابِ شعرش در اسپانیا منتشر شد و آثارش به بیش از دوازده زبان ترجمه و منتشر شده‌اند. عمادی برنده‌ی نشانِ افتخار صندوق جهانی شعر، جایزه‌ی آنتونیو ماچادو و جایزه‌ی جهانی شعر وحشت در اسپانیا بوده‌است و در فستیوال‌های شعرِِ کشورهایی چون فرانسه، اسپانیا، مکزیک، آمریکا، هلند، آلمان، پرتغال، برزیل، فنلاند و ... شعرخوانی کرده‌است. در حال حاضر ساکن مکزیک است. وی اداره تارنمای رسمی احمد شاملو و نشر رسمی الکترونیکی آثار شاملو از جمله «کتاب کوچه» را بر عهده دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.