گورستان همین نزدیکی هاست

گورستان همین نزدیکی هاست


گورستان همین نزدیکی هاست

همانجایی که من و تو می خوابیم

در میان میوه آبی کاکتوس ها

در میان سوسن های آبی

و کودکانی که هیجان زده جیغ می کشند

گویی که مردگان راه را بر نور بسته اند.

از اینجا تا گورستان

همه چیز آبی، طلایی، روشن.

چهار گام به این سو و دنیای مردگان.

چهار گام به آن سو و دنیای زندگان.

روشن، آبی، طلایی.

پسر من در آنجا بزرگ می شود به تنهایی.

درباره‌ی کامیار محسنین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.