چه می خواهد این باد تلخ

چه می خواهد این باد تلخ


چه می خواهد این باد تلخ

که از گنداب ها بر می خیزد

پنجره را با زور باز می کند

وقتی در آغوشم لباس به تو می پوشانم؟

که بر ما تسلط پیدا کند، ما را به زانو در آورد.

تحت سلطه، به زانو در آمده،

خون هر دوی ما سرازیر می شود.

دیگر چه می خواهد این باد

که هر لحظه تلخ تر می شود؟

که ما را از هم جدا کند.

درباره‌ی کامیار محسنین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.