ترانه

ترانه


 
و َهيچ يک سخنی نگفتند
 نه ميهمان
 نه ميزبان
 …
 نه گل های داوودی
 

برای باهار

ترانه

بگو بسازم من

ترانه           شب می آید

شب از ترانه می آید

 

خواب ببینم

پشت میز نشسته ام با تو

با تو از من می گویم از تو

فاصله این نشستن

نمی گویم

می شنوم می گویم از تو

فاصله / این / نشستن

 

خمیده ام

به روی من       رو به روی تو من

می خزد شب از پیراهن م

رد شدن من از تو منطقی نیست

دیگر نمی بینم       نمی بینم ات

چیزی جا نیفتاده

سطر به سطر رعایت شده

فقط بُعدشان با من یکی

نیست که من تو باشم که تو تمام من که تو را خواب ببینم که می بینم ات از پهلو رو به روی من نشسته ای و من می خواهم ات همان طور که نشسته ای با مورب بودن همه ات

نگاه می کنم نگاه ام نکردن ات را

که نشسته ای این فاصله را

نمی گویی

خیال می کنم که می گویی

خیال می کنم اما     می شنوم اما

فاصله این گفتن      که       گفته یی          نمی گویم

 

 

درباره‌ی نیما فرح بخش

نیما فرح‌بخش، شاعر، مترجم، بازیگر و کارگردان تیاتر، متولد ۱۳۵۸ شمسی و زاده‌ی کرمان است. وی دانش‌آموخته‌ی کارشناسی‌ارشد عمران از دانشکده مهندسی دانشگاه شیراز و ساکن آنجاست. نوشته‌هایش در باب تئوری تیاتر و ترجمه‌های شعرش را در مجلات شبکه آفتاب، ناممکن و سایت خانه شاعران جهان و شیزوکالت منتشر کرده است. از سال ۱۳۸۰ مشغول به تحقیق متمرکز روی آثار سمیوئل بکت بوده و از این نویسنده نمایشنامه‌های "در انتظار گودو"، "آخرین نوار کراپ"، "بداهه‌سرایی در اوهایو"، "آمد و رفت"، "فاجعه" و "نَفَس" را به صحنه برده است. در حال حاضر سرگرم ترجمه آثاری در باب "زبان بکت" و اشعار وی از متن انگلیسی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.