همینکه از هماغوشی فارغ میشد
مینشست پشت میزش و
برای همهی عاشقان درگذشتهاش مینوشت
که دلتنگشان است.
همینکه از هماغوشی فارغ میشد
خودش میشد.
همینکه از هماغوشی فارغ میشد
اثری از : خایمه سابینس محسن عمادی
اثری از : خایمه سابینس محسن عمادی
همینکه از هماغوشی فارغ میشد
مینشست پشت میزش و
برای همهی عاشقان درگذشتهاش مینوشت
که دلتنگشان است.
همینکه از هماغوشی فارغ میشد
خودش میشد.