منشا سنگها را میشناسم
سنگهای رسوبی بیرون از آب و
سنگهای شفاف به سعی آتش،
سنگهای رها شده در فشار
با نقشهای گونهگون،
سنگهای زیبایی
که از گردشهای بسیار گرد آوردهام.
و میشناسم عشق را به اختصار،
شهوت آتشین و
مهر رسوب کرده را ،
فشار زمین بر نگاه را
تا به میان جسم صعود کند.
چیزی جامد که می توان نگاهش داشت
کوهی کامل فیالمثل ،
یا مجموعهی بیقیدی از سنگریزهها
که فراموش کردهای
آنها را نگه داشتهای.