بانوی برف

بانوی برف


دلم دیداری می‌خواست
با بانوی برف.

دلم می‌خواست بر پوست داغش
تصویری از برفی شفاف رسم کنم
که هیچ‌جای دیگری پیدا نمی‌شود

نه نقشی از این روزها یا از فجایع و جز آن
که دلم می‌خواست حکایتی مرموزتر بگویم و
واقعی‌تر.
آرزو داشتم که با همه‌ی بودنم
از آن دفاع کنم.

وقتی برف آغاز شد
دلم یا تنم
نمی‌دانم کدامشان
لرزیدند
به‌خاطر این نیست که
به‌هرحال بانوی برف را خیلی وقت پیش دیدم و
برف از من برف ساخت.

دلم می خواست
بانوی برف را ببینم

دلم می‌خواست بر پوست گرمش
تصویری از برفی شفاف رسم کنم
که هیچ‌جای دیگری پیدا نمی‌شود

نه تصویری از این روزها یا از وحشت‌ها و غیره
که دلم می‌خواست حکایتی مرموزتر بگویم و
واقعی‌تر.
و آرزو داشتم که از آن دفاع کنم
با همه‌ی بودنم.

وقتی برف آغاز شد
دلم یا تنم
نمی‌دانم کدامشان
لرزیدند
به‌خاطر این نیست که
به‌هرحال بانوی برف را خیلی وقت پیش دیدم و
برف باعث شد
همه‌چیز را درباره‌‌اش فراموش کنم؟

درباره‌ی محسن عمادی

محسن عمادی (متولد ۱۳۵۵ در امره، ساری) شاعر، مترجم و فیلم‌ساز ایرانی است. عمادی در دانشگاه صنعتی شریف، رشته‌ی مهندسی رایانه را به پایان رساند. فوق لیسانس‌اش را در رشته‌ی هنرها و فرهنگ دیجیتال در فنلاند دریافت کرد و تحصیلات تکمیلی دکترایش را در دانشگاه مستقل ملی مکزیک در رشته‌ی ادبیات تطبیقی پی گرفت. او مدیر و صاحب امتیاز سایت رسمی احمد شاملوست. اولین کتابِ شعرش در اسپانیا منتشر شد و آثارش به بیش از دوازده زبان ترجمه و منتشر شده‌اند. عمادی برنده‌ی نشانِ افتخار صندوق جهانی شعر، جایزه‌ی آنتونیو ماچادو و جایزه‌ی جهانی شعر وحشت در اسپانیا بوده‌است و در فستیوال‌های شعرِِ کشورهایی چون فرانسه، اسپانیا، مکزیک، آمریکا، هلند، آلمان، پرتغال، برزیل، فنلاند و ... شعرخوانی کرده‌است. در حال حاضر ساکن مکزیک است. وی اداره تارنمای رسمی احمد شاملو و نشر رسمی الکترونیکی آثار شاملو از جمله «کتاب کوچه» را بر عهده دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.