در هرکندهی درخت
خدایی جا دادند.
اگر سنگی شکافت
به آنی خدایی آمد و
در شکاف جا گرفت.
کافی است پلی بریزد و
خدایی جایش را بگیرد.
یا در خیابان، بر پیادهرو چالهای پیدا شود
و خدایی آنجا بنشیند.
هی! دست و پایت را به سهو و به عمد نبر!
بیدرنگ خدایی در زخم جا میدهند
مثل همهجا، همهجای جهان
خدایی در آن جا میدهند
تا عبادتش کنیم،
که او
محافظت میکند
هر چیزی را که از خود جدا میافتد.
به هوش باش مبارز،
چشمت را از دست نده!
آنها خدایی میآورند و
در حدقهات جا میدهند
و او آنجا خواهد ماند، سنگشده
و ما روحمان را تکان خواهیم داد تا بر او نماز بریم
تو خود نیز باید روحت را برانگیزی در عبادتش،
انگار که غریبهای را ستایش میکنی.

مراثی برای واسیل پاروان
اثری از : محسن عمادی نیکیتا استانسکو